تعریف جدید بومی در جنوب استان!
دالکی خبر : نکته جالب و البته تاسف بار در این آگهی استخدام، حذف دو شهرستان جنوبی استان (دیر و کنگان) از فرایند استخدام و افزودن دو شهرستان (لامرد و پارسیان) خارج از جغرافیای سیاسی استان بوشهر و هرکدام مربوط به استانی دیگر بوده است.
محمد جعفری
به گزارش دالکی خبر : چند روزیست که شرکت مپنا آگهی استخدام نیروگاه عسلویه را منتشر نموده است. نکته جالب و البته تاسف بار این دعوت به همکاری، حذف دو شهرستان جنوبی استان (دیر و کنگان) از فرایند استخدام و افزودن دو شهرستان (لامرد و پارسیان) خارج از جغرافیای سیاسی استان بوشهر و هرکدام مربوط به استانی دیگر در لیست استخدام ها بوده است.
چند سال پیش و در هنگامه ای که برخی در جنوب استان صرفا به خاطر حذف مابقی شهرستان های استان در انتفاع از مواهب پارس جنوبی به همه نوع حربه ای متوسل شدند تا حتی با وارد نمودن شهرستان های مجاور از استان های همسایه، تقریبا دست استان را از سیاست گذاری و تصمیم گیری در جنوب استان کوتاه نمایند، این حقیر با پیش بینی وضع موجود طی مطلبی با عنوان «بومی و بومی تر» که در همین پایگاه خبری منتشر شد، آسیب ها و تهدیدات این تفکر مسموم را در آن مطلب به تفصیل عنوان نمودم.
در آن ایام برایم مثل روز روشن بود که این سیاست برای جدایی افکندن بین شهرستان های استان طراحی شده و هدف غایی آن خارج نمودن یک به یک شهرستان ها از دایره انتفاع بوده و دورنمای آن شکستن راحت تر چند چوب باقیمانده از ده چوب موجود بوده است.
در آن دوره دوست عزیز و هم استانی جناب آقای حسن محدث زاده از شهرستان دیر در مطلبی با عنوان «بومی تر، آری» به نقد نظرات من پرداخت وچهار شهرستان جنوبی را بومی تر دانسته و محق اصلی در استفاده حداکثری از امکانات دانستند و بعد مسافت را بهانه ای برای محرومیت نسبی استان از مواهب پارس جنوبی برشمردند.
در حال حاضر زادگاه ایشان هم ظاهرا به خاطر جبر مسافت از دایره انتفاع خارج گشته و وضعیتش از بومی تر به بومی تغییر یافته است.
آیا بازهم ایشان بر نظرات قبلی خود اصرار و ابرام می ورزند؟
البته مخاطب اصلی من ایشان نیست و چه بسا که ایشان از روی دغدغه مندی و دلسوزی ولی بدون نگاه آینده نگر چنین نظری داشته اند.
شوربختانه باید اذعان نمود که انشقاق و چند دستگی در این مقوله با برنامه ریزی دقیق و پله به پله دیگران به بار نشسته است و همسایگان همیشه هوشیار و منتظر به مراد دل خود رسیده اند.
وقتی تفرقه و چندصدایی در جغرافیای محدودی مانند استان بوشهر بیداد می کند و برخی مصالح و منافع را قربانی تفکرات ساده لوحانه خود می کنند، بقیه هم چنین آب گل آلودی را فرصتی مغتنم برای صید ماهی های مراد خود می بینند.
تا زمانی که اشعری وار نگاهمان به انگشتری دیگران باشد و خود دیرزمانی یادی، نگاهی یا حتی خاطره ای از نگین انگشتر خود در ذهنمان نمانده باشد به همین منوال بازی می خوریم و فقط نظاره گر کامیابی دیگران خواهیم بود.