به انگیزه بازنشستگی شاهین بهرام نژاد

پایان مرد همه کاره صداوسیمای بوشهر

حسن محدث‌زاده

از صدای «گیگیلی» برنامه کودک تا صفای «شونشینی» مورد علقه و علاقه کهنسالان؛ از گزارش اتفاقات مستطیل سبز تا روایت شور شروه؛ از گنج‌نامه‌های «گنجینه خلیج‌فارس» تا حرف‌های بر دل نشسته‌ی «سی مو سی تو»، از «طارمه»ی فرهنگ و ادب و آداب تا «ماه مهربانی» زیبای غروب‌های رمضان؛ از اینجا تا آنجا؛ همه‌‌اش پای یک شاهین در میان بود. او مارکوپولو و شناسنامه جغرافیای برنامه‌های صداو سیمای بوشهر بود.

از همان ابتدای ظهور آرم صدف‌گونه شبکه بوشهر در سالهای ابتدایی دهه هشتاد که اعلان و اعلام استقلال سیمای استانی شد، شاهین بهرام‌‌نژاد با آن سبیل نه چندان زیبا بر قاب صفحه تلویزیون و جعبه رادیو بود و بود تا همین آخرین روزهای فروردین ۱۴۰۴، که نه کفش بلکه میکروفون رسمی را آویخت و شبکه بوشهر را با بازنشستگی بدرود گفت.

او که در آستانه آغاز دهه ششم زندگی با موها و محاسن گندمی همچو قالی کرمان، جذاب‌تر و کراش‌تر(!) شده است، با بازی در یک تئاتر توانست راه ورود به رسانه ملی را بیاید. ابتدا از رادیو- دانشگاه بزرگ آموختن- فن و‌ فوت اجرا را آموخت و در ادامه با مرارت و‌ پشتکار و به مرور همه فن حریف شبکه بوشهر شد تا با اختلاف، محبوب‌ترین و مشهورترین میکروفون‌دار این شبکه گردد.

بازی‌های تیم شاهین بوشهر در ورزشگاه پیر بندر با صدای او در خاطره‌ها ماندگار شده است. از اسفند۸۳ که شاهین بوشهر در ضربات پنالتی استقلال امیر قلعه‌نوعی را از گردونه جام حذفی بر انداخت تا شب شرجی زده بندر که مس دیار کریمان مغلوب «بزن اون ضربه‌های معروفتو عبدالله…» شد، همه‌اش صدای شاهین بهرام‌نژاد در گوش‌های ساکنان این سرزمین خفته در کرانه پهنه نیلی رنگ خلیج فارس، خانه و لانه کرده است.

بهرام‌نژاد که مخاطب شناسی صاحب سبک بود و تسلط شگرفی بر قواعد و ضوابط اجرا داشت و سینه‌‌ای مشحون از شعر‌های بلند و‌ کوتاه و نثرهای روان و سلیس که از بَر می‌‌خواند و کم پیش می‌آمد که محتاج دوپینگ کاغذ و یادداشت باشد، می‌توانست یک مجری‌ با شهرتی ملی باشد (چه اینکه محل اولیه استخدامی اش صداوسیمای تهران بود) اما همه‌ی این سال‌ها در ساختمان خیابان ولیعصر بوشهر ماند تا در زادگاهش مانا بماند.

شاهین گرچه به چهره و ظاهرش نمی‌خورد اما حالا به جرگه بازنشسته‌ها پیوسته تا شبکه استانی از یک گنجینه تمام فن حریف محروم شود. برای او که سال‌ها برای حراست از فرهنگ بومی عرق جبین ریخت و واژه ساخت و جمله گفت، روزگاری به حلاوت خرمای بوشهر در سال‌های پیش رو آرزو می کنیم.

شاهین بختت همچنان پراقبال باد.